1402-12-08 09:06
87
0
89034
یادداشت؛

جهاد تبیین فریضه قطعی و فوری

محمدرضا بهرامی در یادداشتی نوشت: از اولویت‌های مهم «جهاد تبیین»، تاریخ‌نگاری و ثبت وقایع تاریخی است که اگر چنین اتفاقی می‌افتاد و بیفتد، بسیاری از ابهامات مردم، جامعه هدف به‌ویژه جوانان برطرف می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، محمدرضا بهرامی فعال اجتماعی و رسانه گلستان در یادداشتی با عنوان «جهاد تبیین فریضه قطعی و فوری» به اهمیت موضوع انتخابات پرداخت.

در خصوص جهاد تبیین، افراد و نهادهای گوناگونی، به سیاق مستمر گذشته، تلاشی هیجانی را آغاز کردند و جسته گریخته با تشکیل کارگروه‌ها و اتاق‌های فکر و سلسله نشست‌هایی، درصدد تجهد و تحقق سریع این مطالبه برآمدند؛ حال آن که بی‌تردید، تبیین، تنها احساس تکلیف، مقطعی و نیزجریانی دستوری و خطی نیست؛ بلکه فرایندی است «دانش بنیان» و «داده محور» که به شواهد ملموس نیاز دارد و عمل جبهه‌ای و در شرایط کنونی که سرعت گیرهایی مثل اختلاف برداشت‌ها پیدا می‌شود بهتر آن است که جزیره‌ای، ناهماهنگ و ناپخته عمل نشود.

همانطور که مستحضرید هدف از این جهاد که بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری قرار گرفته تبیین است نه توجیه و از همین روست که افزون بر نیاز به اولویت‌شناسی، به مسأله‌شناسی نیز محتاج است و روشن است که نمی‌توان کاری چنین عظیم را که به میزان تعامل نهادها و چهره‌های علمی با جامعه مرتبط است، در حد یک یادداشت تبیین کرد.

و به نظرم تاکنون، تنها در باب ضرورت لبیک به مطالبه رهبری سخن گفته شد… و آن‌چه در این مدت روشن‌تر شد مواجهه همیشگی با این مطالبه بود که یک «فریضه قطعی و فوری» نامیده شد؛ "متأسفانه از زمان اعلام این جهاد (پنجم مهرماه۱۴۰۰) تاکنون بیشتر نهادها و رسانه‌ها از جمله رسانه ملی در تبیین ادبیات، مفهوم‌شناسی، چیستی و چرایی این جهاد متوقف شده‌اند… و کوتاهی در این زمینه خسارت‌های اجتماعی زیادی را به بار آورده است.

باید اذعان کرد که شکل فعلی مواجهه جریانات و مجموعه‌های دارای مسئولیت که در این عرصه نقش آفرینی دارند، چه بخش‌های حاکمیتی و چه بخش‌های مردمی، سنخیتی متناسب با تلاش دشمن ندارد. اتفاقی که در این صحنه‌ها مشاهده می‌شود، حرکتی عادی برای موقعیت‌های عادی است و به همین دلیل برای رسیدن به هدف کافی نیست. رهبر معظم انقلاب هم نسبت به تبلیغات، حرکت رسانه‌ای و مواجههٔ با شبهات در بخش‌های مختلف صراحتاً به عدم کفایت حرکت‌های فعلی اشاره می‌کنند که نیازمند حرکتی جهادی است. نگاه عادی و طبیعی و حرکت‌های معمولی اداری قطعاً پاسخ نمی‌دهد. 

ریشهٔ اساسیِ مشکل، به «اقلیّتِ زیرکِ منافق» باز می‌گردد. این اقلیّت، بخش‌هایی از «مردم» را فریب می‌دهند و با خود همراه می‌کنند. این اقلیّت، عامدانه و آگاهانه، در پی ضربه‌زدن به انقلاب هستند. پس فریب‌خوردن مردم، به دلیل «فقر تحلیلی و تبیینی« شان است؛ به تعبیر استاد مطهری، «ساده‌دل» و «ساده‌اندیش» هستند. هر اندازه در جامعه، چنین افرادی بیشتر باشند، کار منافق، آسان‌تر است و همین‌ها، «ابزار دست نیروهای منافق» می‌شوند. پس باید در درجهٔ اوّل، «روشنگری» و «تبیین» کرد و واقعیّت‌ها را گفت تا اقلیّتِ منافق، «بدنهٔ اجتماعی» شان را از دست بدهند.

- چنانچه این بحث، مهندسی شود و ساختار یابد، سرفصل‌هایی زیر استخراج خواهند شد: چرا تبیین، مهمّ است؟ (ضرورت‌شناسی)، چالش‌های تبیینیِ انقلابی‌ها چه هستند؟ (آسیب‌شناسی)، شگردهای ضدّتبیینیِ غیرانقلابی‌ها چگونه است؟ (دشمن‌شناسی)، تبیین را از کجا شروع کنیم؟ (اولویت‌شناسی)، چگونه باید تبیین کرد؟ (قاعده‌شناسی)، مخاطبان تبیین چه کسانی هستند؟ (مخاطب‌شناسی)، چگونه تبیین به جذب حداکثری می‌انجامد؟ (اثرشناسی)، تبیین غالب، چگونه ساخته می‌شود؟ (چیرگی‌شناسی)، تبیین هوشمندانه چیست؟ (فرصت‌شناسی)، استدلال‌پردازی در تبیین چگونه است؟ (منطق‌شناسی) و …. - سال‌ها پیش، آیت‌الله خامنه‌ای توصیه کرده بود که ما باید «پیش‌دستانه» و «مبتکرانه»، شبهه‌ها و اشکال‌ها را بیابیم و به آنها پاسخ بدهیم، نه این‌که در انتظار مطرح‌شدن‌شان بنشینیم و آن‌گاه پاسخ بدهیم. و این یعنی «نگاه رو به جلو و پیش‌روانه»؛ «نترسیدن»؛ «با چالش روبرو شدن»؛ «شهامت اندیشیدن داشتن». نباید هراسید و گریخت؛ باید به میدان آمد و تن به تن، شمشیرِ معرفت برکشید و رجز خواند و معرکه‌ای دیدنی پدید آورد. آن‌که «استدلالِ متقن» در آستین دارد و اندیشه‌اش غنی و پُرمغز است، از «تقابل» و «اصطکاک» و «مواجهه»، استقبالِ مشتاقانه می‌کند و از «مناظره»، لذّتِ معقول می‌برد. - هرچه که پیش می‌رویم، «نفاق‌ها» و «دوگانگی‌ها»، پیچیده‌تر و ماهرانه‌تر می‌شوند؛ جریان تحریف، هر حرکتی دربارهٔ جهاد تبیین را، به تمسخر می‌گیرد و ملامت می‌کند تا مطالبهٔ آیت‌الله خامنه‌ای، با «فقر واکنش» روبرو شود و «رنگِ تحقّق» نپذیرد. می‌خواهند با فضاسازی و تصویرپردازی، «موقعیّتِ کنش» را به گونه‌ای ترسیم کنند که ما در مقام پاسخ به این مطالبه و دغدغه، «سکوت» و «خاموشی» را برگزینیم تا مبادا با سیل اتهام‌های آنها روبرو شویم. 

بگذاریم و بگذریم…

از اولویت‌های مهم «جهاد تبیین»، تاریخ‌نگاری و ثبت وقایع تاریخی است که اگر چنین اتفاقی می‌افتاد و بیفتد، بسیاری از ابهامات مردم، جامعه هدف به‌ویژه جوانان برطرف می‌شود و به‌نوعی نوعی هویت‌سازی شکل می‌گیرد.

به‌واقع، پاشنه آشیل این موضوع شبکه‌های مجازی و اجتماعی هستند. اگر امروز می‌بینیم سازمان جهنمی مجاهدین خلق همه فعالیت‌هایش را تعطیل‌کرده و متمرکزشده بر استفاده از شبکه‌های اجتماعی، برای این است که قدرت تخریبی آن را می‌داند. در جامعه امروزی به‌واقع اثر تخریبی یک پیام و یا یک کلیپ چند دقیقه‌ای به‌مراتب بیشتر از چندین بمب و موشک است. ما اگر می‌خواهیم در جهاد تبیین دست بالا را داشته باشیم، بدون شک، یکی از ابزارهای کارآمد آن فضای مجازی است.

در این اتمسفر و در میانه این جنگ نابرابر، غلبه بر روایت دروغین و سیاه یأس، جز با تکیه بر امیدآفرینی نصرتهای الهی و معنویت‌بخشی استمداد از درگاه رحمانی خداوند میسر نخواهد شد.

از سوی دیگر نیاز به یک پشتوانه و منبع فکری و محتوایی عمیق که با اتکاء به آن بتوان مفاهیم و مضامین امیدآفرین را تولید و در قالب‌های متنوّع نوشتاری، هنری و رسانه‌ای به ذهن و قلب مردم منتقل کرد هم انکارناپذیر است.

و بی‌تردید این دو بال معنویت و عقلانیت، در آیه آیه و تک تک کلمات و تعابیر و گزاره‌های قرآن کریم همنشین شده‌اند. انس با آیات قرآن اتصال به بی‌نهایت است و دلِ متلاطم از گرفتاریهای دنیا را آرام و امیدوار می‌کند و از سوی دوم، الهام‌بخش تولید راهکارها و راه کنشهای امیدآفرینی و غلبه بر یاس در جنگ روایتها است.

حجم آیات و مفاهیم امیدآفرینِ قرآن کریم، به قدری زیاد است که به جرأت می‌توان گفت اگر فرد یا جامعه‌ای مأنوس با مفاهیم قرآنی باشد، هیچگاه احساس یأس و بن‌بست نخواهد کرد. در اینجا تنها بخشی از این آیات را در چند دسته مرور خواهیم کرد.

براساس فرمایشات ائمه اطهار و فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری، هیات کانون جهاد عظیم تبیین و روشنگری است.

تشکیل هیات اندیشه ورز نخبگانی با ترکیب اعضای اساتید حوزه و دانشگاه، بانوان فرهیخته و مردان صاحب نظر و تأثیرگذار و اقوام مختلف ظرفیتی است که می‌تواند کمک شایانی در انجام این مأموریت به ما بدهد،

در باره طرح و ایده محوری: ایجاد یک بانک ایده و تجربه در موضوع جهاد تبیین؛ ما باید برای موضوعات بسته‌های محتوایی متناسب با مخاطب را تولید کنیم و یک بانک ایده و تجربه و داده در موضوع جهاد تبیین می‌تواند به هم افزایی و رشد جریان خودی کمک کند.

از جمله پیشنهاداتی که برای مجموعه دستگاه‌های فرهنگی و نهادهای انقلابی استان در این رابطه می‌شود بیان داشت؛ اینکه کارکنان و همسنگران باید به این موضوع توجه کنند که این ماموریت یک ماموریت فوری و همگانی است ما در استان، مجموعه‌های مختلفی داریم که می‌توانند در این امر به ما کمک کند و رسالت اصلی ما همین موضوع تبیین و روشنگری است و این تاکیدات اهمیت این موضوع را نشان می‌دهد و محور برنامه‌ها باید به سمت روشنگری بیان حقایق و روشن کردن فضا برود و آنچه باید به صورت ویژه به آن توجه کرد روحیه مجاهدانه است و ما باید این را تکلیف شرعی خود بدانیم و مجاهدانه حرکت کنیم و آبروی خود را به میان بگذاریم و نقش راهبری ما اقتضا می‌کند در وسط میدان وارد عملیات بشویم.

با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر فوریت جهاد تبیین دوستان به این قید توجه کنند و اقتضاء این است که از برنامه‌های‌های حاشیه‌ای و بی‌اثر و کارهایی که از اهمیت کمتری برخوردار هست پرهیز کرده و اولویت و اعتبارات دفتر بر محور جهاد تبیین باشد و از تمام ظرفیت‌های خودمان اعم از شبکه امامت، استادان حوزه و دانشگاه و… حداکثر استفاده را کنیم و در همین راستا تعامل صف و ستاد بر اساس این مأموریت باید شکل بگیرد.

و اما نگاه راهبردی در جهاد تبیین توجه جدی به مولفه‌های پنجگانه زیر است:

۱- «تبیینِ اوّل»، قدرت غلبه و تثبیت‌شوندگی دارد. پیروز میدان، «راوی اوّل» هست و این یعنی روایت «در لحظه/ به‌هنگام/ فوری»، مورد نیاز است. همین «تحرّک نخستین» است که به ذهن‌ها جهت می‌دهد. نباید در انتظار واکنش‌ها نشست و در برابر آنها، موضع‌گیری کرد، بلکه باید همچون «نیروی واکنشِ سریع»، در میدان نزاع حاضر بود و اقدام تبیینی کرد. و فوری‌بودن جهاد تبیین نیز یعنی این جهاد، «نیازِ اکنون» است و اگر به‌هنگام عمل نکنیم، فردا دیر خواهد بود. ازاین‌رو، باید دَم را غنیمت شمرد.

۲- «تبیین صریح»، در ذهن‌ها جاگیر می‌شود. باید «شفاف/ آشکار/ بی‌پرده»، موضع گرفت؛ چون روایت‌های برنده و تیز و رسا، شنیده می‌شوند و محافظه‌کاری، ما را به حاشیهٔ تحوّلاتِ شتابنده پرتاب می‌کند.

۳- «تبیینِ انبوه»، جریان‌ساز است. در جنگ روایت‌ها، حملهٔ «انبوه/ کمّی/ پُرتعداد» نیز لازم و تأثیرگذار است و کنش فردی، چندان کارساز نیست. ازاین‌رو، باید «جماعت‌های تبیینی» و «حلقه‌های روایی» ساخت و «جبهه‌وار/ تشکیلاتی/ جمعی»، مقابله کرد.

۴- «تبیین مستمر»، جریان‌ساز است. باید «خطّ/ مسیر/ زنجیره» ای از عملیات تبیینی را راه انداخت و به کار، تداوم بخشید. تبیین‌های یکباره/ منقطع/ گسسته، اغلب به نمی‌رسند.

۵- باید ناظر به تهاجم ترکیبی، «تبیینِ ترکیبی» را در پیش گرفت؛ چنان‌که تبیین‌گریِ جبههٔ دشمن، نه مخاطب خاص دارد، نه قالب منحصربه‌فرد دارد و نه روش‌های یکنواخت دارد. از همه جهت و با هر روشی، یک موج چندلایه و چندبُعدی شکل گرفته است.

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.